
آموزش و نقش آن در توسعه سازمان و تاثیر آن بر شکوفای صنعتی کشور بر کسی پوشیده نیست و اولویتبندی بعضی از فاکتورهای آموزشی حین کار و آموزش خارج از کار بدین شرح است.
آموزش- پرورش و توسعه
آموزش به معنی عامل اصطلاحاً دادن اطلاعات و توسعه تواناییها و ابتکارات افراد معین است.
از آموزش تعاریف معیّن و مشخص ارائه شده است، دیدگاهی آموزش را مجموعهای از اهداف برنامه ریزی شده و پیشبینیشده برای تعالی رفتار انسانها تعریف میکند. برخی دیگر معتقدند که علاوه بر ارزش های عملکردی که هر فرد در جامعه خودش دارا میباشد، مجموعهای از فرآیند یا فرم های رفتاری دیگر نیز موجود است که در توانایی های فرد موثر واقع میشود. با استفاده از این مطالب میتوان تعاریف زیر را از آموزش ارائه نمود:
- آموزش پرسنل فرآیندی است که طی آن کارکنان و یا گروههایتشکیلدهنده سازمان که مسئولیتهایی را قبول نمودهاند و یا در آینده قبول خواهند کرد بتوانند وظایفشان را به نحو احسن انجام دهند و این فرآیند افقی است که اطلاعات و توانایی های کاری آنها را توسعه میبخشد.
- فرهنگ و تصمیمگیری صحیح، رفتار و عملکرد انسانی، عادات و روشها، مقام و احترام توسعههای مناسب و افزایش توانایی انسانها در مجموع به فعالیت های آموزشی اطلاق میشود.
پرورش یا تربیت بهمنظور توسعه پرسنل سازمان همانگونه که از اسمش پیدا است، اغلب با پرسنل جدید الاستخدام مرتبط است که جهت هماهنگ شدن با سازمان بایستی توانایی های جدیدی را کسب نمایند و در راستای اهداف سازمان یا آنچه که برای نیاز کاری فرد ضرورت دارد، آموزش های لازم را داشته باشند.
توسعه (Development) به مفهوم بالا بردن کیفیت توانایی های موجود یا به دیگر سخن آموزش افرادی است که دارای اطلاعات مرتبط هستند ولی به علت نداشتن تجارب کاری نمیتوانند این اطلاعات را در سازمان عملی نمایند که می باید از طریق آموزش، اطلاعات و دانش پرسنل جدید الاستخدام را در راستای پویش سازمانی هدفمند کرده و آموزش های لازم سازمانی را هماهنگ نمود.
پرورش مرزهایی دارد و میبایستی در یک زمان مشخص عملی شود لاکن توسعه حد و مرزی نمیشناسد و گسترش نامحدود یک فعالیت است. با استفاده از این تعالیم به اختصار میتوان عنوان کرد که تعلیم و تربیت یعنی کیفیتی که در یک عمل ویژه توانایی های خاصی را به فرد میبخشد و این عمل وسیله فعالیت های آموزشی تحقق مییابد، لذا ضرورت دارد فرد در راستای توانمند نمودن خود آموزش ببیند. مفهوم توسعه این است که فرد در مراحل مختلف خدمتیاش اطلاعات جدید و تواناییهایی را بهدست آورد یا اطلاعات موجود خود را گسترش دهد تا بتواند با بازدهی کامل فعالیت نماید در این مقاله هر دو فرآیند به آموزش تعبیر شده است. بدین لحاظ تعلیم و تربیت، توسعه و آموزش تقریباً یک مفهوم میتوانند داشته باشند.
اهمیت آموزش
از دیدگاه کلان آموزش قدرت خلاقیت جامعه و بازدهی کاری را افزایش میدهد. تعلیم و تربیت در تحقق رشد و توسعه و الزامات کیفی فاکتورهای پرورش و افزایش توانایی های هر فرد موثر واقع میشود.
اهداف آموزش
در عصر حاضر دانش سازمان، وزن و اهمیت اهداف آموزش، نقش این اهداف در جهت رسیدن به اهداف اساسی و تأثیر آن در اجتماع بررسی میگیرد.
آموزش در خدمت اهداف مختلف سازمان میباشد فقط قبل از مشخص نمودن اینها لازم است به اهداف اساسی آموزش اشاره گردد. در سازمانها هدف نهایی بهدست آوردن سود میباشد. جهت افزایش سود تشکیلات، لازم است در تمام قسمتها با قیمت تمام شده نازل بهترین و بیشترین سود را بهدست آورد. جهت ساماندهی تولید، موثرترین فاکتور آموزش میباشد که بایستی در دریایآزادمان روزمره بهعنوان یک فرهنگ مورد قبول واقع شود. در جوار این هدف اساسی اهداف دیگری که در آموزش انتظار آن می رود عبارتاند از اهداف اقتصادی، اهداف اجتماعی و انفرادی میباشد به نظر ما این فاکتورها اهمیت موضوع را دو چندان خواهد کرد.
اهداف اقتصادی آموزش
هدف اساسی و اقتصادی آموزش افزایش تولید و افزایش بازدهی میباشد.
در سطوحی از سازمان و یا در سطح گروههای سازمان، پرسنل شاغل باید در مقایسه با هدف اصلی سازمان آموزش های مختلف را دیده باشند و آنها را برای کاری که انجام میدهند و یا در آینده انجام خواهند داد آماده کرده باشند.
این روش کار بر افزایش بازدهی نیز تأثیرمیگذارد این هدف اساسی اقتصادی به طور مناسب زیر مجموعه اهداف اقتصادی به شرح زیر را نیز دارا میباشد:
- اطلاعات مورد لزوم کاری کارکنان، توانایی و موقعیت سازمان را تأمینمیکند.
- در سازمانها کنترل و نظارت کمتر میگردد.
- تصادفات کار به حداقل میرسد و اعتماد کاری افزون تر میشود.
- نسبت خطاها کاهش مییابد و در این ارتباط هزینههایی همچون هزینه تعمیر و نگهداری کمتر میشود.
- از هدر رفتن ملزومات و مواد جلوگیری به عمل میآید.
- پرسنل با نوآوری و توسعه هماهنگ میگردد و در این راستا قیمت تمامشده نیروی کاری که در فرآیند تولید وجود دارد.
حجم عمدهای از کالاهای تولیدشده توسط واحدهای صنعتی مستقر در شهرک های صنعتی فاقد فناوری های برتر میباشند که قادر به رقابت در بازارهای جهانی نیستند لذا حوزههای اصلی صنعت و تکنولوژی که از آن به عنوان صنایع جدی
دانلود متن کامل این پایان نامه در سایت abisho.ir |
د یا صنایع پیشرفته یاد میشود بایستی حول فناوری های برتر در محصولات با ارائه خدمات شکل بگیرد فناوری های برتر شامل فناوری اطلاعات، مواد جدید، بیو تکنولوژی، الکترونیک، میکرو الکترونیک، نانو تکنولوژی، صنایع هوا- فضا و … است که سهم آنها در تولیدات صنعتی جهان با نرخ های بالایی در حال افزایش است.
فصل اول
۱-۱ بیان مسأله اساسی تحقیق به طور کلی (شامل تشریح مسأله و معرفی آن، بیان جنبههای مجهول و مبهم، بیان متغیرهای مربوطه و منظور از تحقیق) :
عصری که در آن زندگی میکنیم، عصر تغییر و تحولات شتابنده در عرصه توسعه است . به گونه ای که رشد و گسترش فناوریهای نوین و تغییرات بسیار سریع تکنولوژیک موجب تغییرات گوناگون در اهداف و ساختار سازمانها شده است . این تغییرات و تحولات شتابنده علاوه بر آنکه مسؤلیتهای جدیدی برای سازمانها در پی داشته ،فضای رقابتی خاصی نیز در حوزه تولیدات و ارایه خدمات ایجاد کرده است که این فضای رقابتی ایجاد شده در حوزه سازمانها از سویی عامل تغییر در سطح مطالبات و انتظارات مشتریان بوده و از سوی دیگر معلول آن نیز می باشد.
در چنین فضایی سازمانها و علی الخصوص سازمانهایی که مستقیما با مشتریان در رابطه بوده ومسئولیت تولید کالا یا ارائه خدمات و تسهیلات گوناگون به ویژه به بخش خاصی از اعضاء را بر عهده دارند، باید دائما آماده تحولات و رویارویی باتغییرات باشند و با افزایش بهره وری به بهینه کردن تولیدات خود بیندیشند.. و بر پایه این نظریه که هر نظام و سیستمی متاثر از نظام برین خود است، خود را باتحولات آن هماهنگ سازند چرا که جزء این راهی برای دوام و بقاء وجود ندارد.
یکی از طرق بهینه سازی و روز آمدکردن کیفیت و کمیت تولیدات و خدمات ارائه شده از سوی سازمانها انتقال دانش، اطلاعات و آگاهی های تازه به کارکنان در هر سازمانی است. آموزش سازمانی، یکی از موثرترین روشها در بهسازی کارکنان در جهت رشد حرفه ای و افزایش صلاحیت آنها است. اما باید توجه داشت چنین برنامه های آموزشی در صورتی می تواند موجب بهسازی و پیشرفت نیروی انسانی شود که صحیح اصولی و مبتنی بر نیاز کارکنان سازمان ارائه گردد. این مساله پیامدهای ناگوار بسیار را در ادارات و سازمانها در پی داشته که مهمترین آن عدم استفاده بهینه از امکانات موجود در سازمان توسط کارکنان است چرا که افراد آموزش و مهارت صحیح و اصولی در ارتباط با این امکانات و فرصتها را ندیدهاند، که این مساله موجب صرف هزینه های مادی و انسانی بسیاری شده که قطعا سازمان مکلف به تامین آن بوده بدون آنکه نتایج دلخواه را از آن دریافت نماید.
از سوی دیگر این کاستی در اطلاع و آگاهی مدیران سازمان نسبت به تأثیر آموزشهای سازمانی بر بهره وری سازمانی موجب تداوم ضعف در مهارت و دانش متناسب با نوع مسئولیت محوله به کارکنان سازمان خواهد شد که برآیند نهایی این مساله و مساله فوق، عدم بهره وری سازمان، افزایش ضایعات و عدم ارائه خدمات و پاسخگویی صحیح به مشتریان وایجاد و افزایش نارضایتی در میان آنهاخواهد بود. نتایج تحقیقی در این زمینه نشان می دهدکه درصد زیادی از نارضایتی از سوی این افراد ناشی از فقدان مهارت و دانش متناسب بانوع مسئولیت کارکنان در شهرکهای صنعتی این اداره می باشد.(حیدری چروده ۱۳۷۸)
لذا انتقال دانش و اطلاعات مورد نیاز و متناسب با وظایف سازمانی و آشنا کردن صحیح کارکنان با ضوابط مقررات سازمان از مسائلی است که آن چنان که باید بدان پرداخته نشده که این امر نشان از عدم آگاهی دقیق و همه جانبه مسئولین و مدیران سازمان ها نسبت به رابطه آموزش ضمن خدمت و ارتباط تنگاتنگش با بهرهوری سازمانی دارد.
پیامد دیگری که از غفلت مدیران سازمان نسبت به تأثیر آموزشهای ضمن خدمت بر بهره وری در محیط سازمان ناشی میشود عدم تناسب در سطح انتظارات مدیران سازمان با توانایی و دانش کارکنان از یکطرف و برنامه ریزی نامناسب و ناهماهنگ با توانائیهای کارکنان از سوی مدیران سازمان از طرف دیگر است که ایجاد نارضایتی در بین کارکنان نسبت به مدیریت سازمان و نتیجتا ضعف و فقدان ارتباط صحیح کارکنان با یکدیگر و همچنین با مدیران سازمان محصول نهایی آن خواهد بود