
یادشده دارای کمترین سهم است. سطح تحصیلات خانوارهای روستایی در دامنه ای شامل بیسواد تا تحصیلات دانشگاهی متغیر بوده و در این بین نزدیک به ۴۲ درصد سرپرستان خانوارها بیسواد میباشند. از سرپرستان خانوارها حدود ۷۳ درصد آنان شاغل بوده و بقیه بیکار، بازنشسته و یا از کار افتاده میباشند. علاوه بر آن، نزدیک به ۸۶ درصد سرپرستان خانوارها متأهل بوده و حدود ۱۴ درصد دیگر مجرد میباشند. مواد غذایی در بودجه خانوارهای روستایی سهم متغیر ۲۸/۰ درصد تا حدود ۹۴ درصد را به خود اختصاص دادهاند و به طور متوسط دارای سهمی نزدیک به ۴۸ درصد میباشد. سهم مسکن در بودجه خانوارهای روستایی نیز در دامنهای شامل ۵۳/۰ درصد تا حدود ۹۸ درصد متغیر بوده و به طور متوسط مسکن سهمی در حدود ۲۴ درصد را به خود اختصاص داده است. سایر کالاها و خدمات نیز سهم ۲۱/۰ درصد تا نزدیک به ۹۱ درصد را در برگرفتهاند و به طور متوسط حدود ۲۸ درصد از بودجه خانوار را شامل شدهاند. بدین ترتیب، خانوارهای نمونه مورد مطالعه به طور میانگین چهار نفره بوده و سرپرست آنان به طور متوسط در سنین بزرگسالی قرار داشته، بخش قابل ملاحظهای از آنان بیسواد بوده، حدود دو سوم آنان شاغل و بخش عمده آنان متأهل میباشند. همچنین از بین کالاها و خدمات مصرفی خانوارها، به طور میانگین مواد غذایی و مسکن در مجموع حدود ۷۲ درصد سهم بودجه را به خود اختصاص دادهاند.
جدول ۴-۱- برخی از ویژگیهای اقتصادی-اجتماعی خانوارهای نمونه مورد مطالعه (سال ۱۳۹۰)
مورد
حداقل
حداکثر
میانگین
انحراف معیار
تعداد خانوارها
—
—
۱۹۷۳۹
—
بعد خانوار (نفر)
۱
۱۸
۴
۸۵/۱
سهم مردان در سرپرستی خانوار (درصد)
—
—
۸۶/۸۶
—
سن سرپرست خانوار (سال)
۱۵
۹۹
۱۳/۵۱
۱۱/۱۶
سهم اعضای مذکر نوزاد تا چهار ساله در خانوار (درصد)
—
—
۰۱/۳
۳۷/۸
سهم اعضای مذکر پنج تا ۱۰ ساله در خانوار (درصد)
—
—
۳۶/۴
۸۲/۹
سهم اعضای مذکر ۱۱ تا ۱۵ ساله در خانوار (درصد)
—
—
۸۲/۳
۰۷/۹
سهم اعضای مذکر ۱۶ تا ۶۰ ساله در خانوار (درصد)
—
—
۶۶/۲۸
۹۹/۲۰
سهم اعضای مذکر بالاتر از ۶۰ ساله در خانوار (درصد)
—
—
۸
۶۰/۱۷
سهم اعضای مؤنث نوزاد تا چهار ساله در خانوار (درصد)
—
—
۰۵/۳
۳۷/۸
سهم اعضای مؤنث پنج تا ۱۰ ساله در خانوار (درصد)
—
—
۲۰/۴
۷۰/۹
سهم اعضای مؤنث ۱۱ تا ۱۵ ساله در خانوار (درصد)
—
—
۴۴/۳
۵۸/۸
سهم اعضای مؤنث ۱۶ تا ۶۰ ساله در خانوار (درصد)
—
—
۵۱/۳۱
۱۶/۲۰
سهم اعضای مؤنث بالاتر از ۶۰ ساله در خانوار (درصد)
—
—
۹۰/۹
۷۴/۲۳
سهم بیسوادی سرپرستان خانوارها(درصد)
بیسواد
تحصیلات
دانشگاهی
۹۹/۴۱
۴۹/۰
سهم اشتغال سرپرستان خانوار (درصد)
—
—
۲۷/۷۳
۴۴/۰
سهم تأهل سرپرستان خانوار (درصد)
—
—
۶۴/۸۵
۳۵/۰
ادامه جدول۴-۱
سهم مواد غذایی در بودجه خانوار (درصد)
۲۸/۰
۰۳/۹۴
۹۶/۴۷
۴۳/۱۳
سهم مسکن در بودجه خانوار (درصد)
۵۳/۰
۱۶/۹۸
۲۵/۲۴
۹۷/۱۲
سهم سایر کالاها و خدمات در بودجه خانوار(درصد)
۲۱/۰
۷۲/۹۰
۷۹/۲۷
۷۱/۱۳
مأخذ: یافتههای تحقیق
بر اساس جدول (۴-۲) در سال ۱۳۹۰ متوسط کل هزینهی خالص۱۶ سالانهی یک خانوار روستایی۸۳۹۷۳ هزار ریال بوده است که نسبت به سال گذشته ۶۳/۲۲ درصد افزایش داشته است. همچنین متوسط هزینه خوراکی و غیرخوراکی خانوار در این سال به ترتیب ۳۲۹۴۰ هزار ریال و ۵۱۰۳۳ هزار ریال بوده که نسبت به سال قبل به ترتیب ۰۳/۲۶ و ۵۳/۲۰ درصد افزایش یافته است. سهم هزینه خوراکی و دخانی و غیرخوراکی از هزینه کل به ترتیب۲/۳۹ و ۸/۶۰ درصد بوده است.
جدول۴-۲- متوسط هزینه کل، خوراکی و دخانی و غیرخوراکی سالانه یک خانوار روستایی: ۱۳۸۹و۱۳۹۰(ریال)
مورد
۱۳۸۹
۱۳۹۰
رشد ۱۳۹۰ نسبت به ۱۳۸۹ (درصد)
هزینه کل
۶۸۴۷۷۲۲۹
۸۳۹۷۳۰۹۲
۶۳/۲۲
هزینههای خوراکی و دخانی
۲۶۱۳۷۳۷۳
۳۲۹۴۰۰۳۸
۰۳/۲۶
هزینههای غیرخوراکی
۴۲۳۳۹۸۵۶
۵۱۰۳۳۰۵۴
۵۳/۲۰
مأخذ: یافتههای تحقیق
نمودار۴-۱- ترکیب هزینههای کل سالانه یک خانوار روستایی در سال ۱۳۹۰ (درصد)
مأخذ: یافتههای تحقیق
در بین هزینههای خوراکی و دخانی، بیشترین سهم با ۷/۲۶ درصد مربوط به هزینهی آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردههای آن و در بین هزینههای غیرخوراکی، بیشترین سهم با ۳۰ درصد مربوط به مسکن بوده است.
در بین هزینههای خوراکی و دخانی؛ آرد، رشته، غلات، نان و فرآوردههای آن ۲۴/۵۳ درصد، روغنها و چربیها ۶۲/۲۷ درصد، شیر و فرآوردههای آن و تخم پرندگان ۷۸/۲۵ درصد، قند، شکر، شیرینیها، چای، قهوه و کاکائو ۴۶/۲۳ درصد، خشکبار و حبوبات ۶۸/۲۱ درصد، نوشابهها، غذاهای آماده و دخانیها ۸۶/۱۷ درصد، ۱۰/۱۶ درصد، ادویهها، چاشنیها و سایر ترکیبهای خوراکی ۲۹/۱۵ درصد، میوهها و سبزیها ۹۷/۱۱ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است.
نمودار۴-۲- متوسط هزینههای خوراکی یک خانوار روستایی در سال ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰
مأخذ: یافتههای تحقیق
در بین هزینههای غیرخوراکی؛ هزینههای مربوط به مسکن ۹۵/۳۷ درصد، حملونقل و ارتباطات ۰۱/۲۸ درصد، پوشاک و کفش ۵۵/۲۰ درصد، کالاها و خدمات متفرقه خانوار ۰۶/۱۰ درصد، تفریح
ات، سرگرمیها و خدمات فرهنگی ۵۸/۵ درصد، بهداشت و درمان ۳۶/۵ درصد، لوازم، اثاث و خدمات خانوار ۵۰/۴ درصد نسبت به سال گذشته افزایش یافته است.
نمودار۴-۳- متوسط هزینههای غیرخوراکی یک خانوار روستایی در سال ۱۳۸۹ و ۱۳۹
مأخذ: یافتههای تحقیق
بر اساس نتایج به دست آمده در سال ۱۳۹۰ متوسط درآمد۱۷ اظهار شدهی سالانهی یک خانوار روستایی ۷۹۷۲۷ هزار ریال بوده است که نسبت به سال قبل، ۳۶/۳۴ درصد افزایش داشته است. در این سال درآمد از مشاغل مزد و حقوقبگیری، درآمد از مشاغل آزاد و غیر کشاورزی و درآمد متفرقه به ترتیب به میزان ۵۶/۱۰، ۹۴/۸، ۹۹/۸۳ درصد رشد داشته است. سهم هر یک از منابع درآمدی در کل درآمد به صورت زیر است: ۸۳/۲۶ درصد از مشاغل مزد و حقوقبگیری، ۷۴/۲۷ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و درآمد متفرقه به ترتیب به میزان ۵۶/۱۰، ۹۴/۸، ۹۹/۸۳ درصد رشد داشته است. سهم هر یک از منابع درآمدی در کل درآمد به صورت زیر است: ۸۳/۲۶ درصد از مشاغل مزد و حقوقبگیری، ۷۴/۲۷ درصد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی و ۴۲/۴۵ درصد از منابع متفرقه.
جدول۴-۳- متوسط درآمد سالانه یک خانوار روستایی به تفکیک انواع منابع تأمین درآمد (ریال): ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰
۱۳۸۹
۱۳۹۰
رشد ۱۳۹۰ نسبت به ۱۳۸۹ (درصد)
درآمد کل
۵۹۳۳۶۸۷۵
۷۹۷۲۶۹۴۸
۳۶/۳۴
درآمد از مشاغل مزد و حقوقبگیری
۱۹۳۵۰۲۰۱
۲۱۳۹۴۴۶۱
۵۶/۱۰
درآمد از مشاغل آزاد کشاورزی و غیر کشاورزی
۲۰۳۰۴۸۰۰
۲۲۱۱۹۱۵۴
۹۴/۸
درآمد متفرقه
۱۹۶۸۱۸۷۳
۳۶۲۱۳۳۳۳
۹۹/۸۳
مأخذ: یافتههای تحقیق
نمودار۴-۴- ترکیب درآمد کل یک خانوار روستایی در سال ۱۳۹۰ (درصد)
مأخذ: یافتههای تحقیق
۴-۲- تابع مقیاس کالاها و خدمات سبد مصرفی خانوارها
جدول (۴-۴) وضعیت کلی کالاها و خدمات مورد استفاده در سطح خانوارهای روستایی را بر اساس سطح تابع مقیاس نشان میدهد. بر اساس اطلاعات این جدول، خانوارهای نمونه مورد مطالعه را از منظر ماهیت کالاها و خدمات مورد استفاده به دو دسته کلی میتوان تفکیک نمود. دسته اول خانوارهایی هستند که در آنها نحوه استفاده از کالاها و خدمات به گونهای است که کالاها و خدمات مورد استفاده ماهیتی کاملاً خصوصی خالص دارند. این خانوارها خود به دو گروه تفکیک میشوند. گروه اول در بر گیرنده خانوارهای تک نفره است. این خانوارها، که حدود ۷ درصد خانوارهای نمونه مورد مطالعه را شامل شدهاند، هر کالا و خدمت مورد استفاده خانوار، حتی اگر ماهیت عمومی نیز داشته باشد، به دلیل استفاده توسط تنها عضو خانوار، ماهیتی کاملاً خصوصی از خود نشان میدهد. گروه دوم شامل خانوارهای با بیش از یک عضو است که ۷۴/۶ درصد خانوارهای نمونه مورد مطالعه را به خود اختصاص داده است. هرچند عضوی بودن خانوارهای این گروه، زمینه را برای استفاده مشترک از کالاها و خدمات و در نتیجه بروز رفتار عمومی در استفاده از آنها فراهم میآورد، اما اعضای این خانوارها با استفاده اختصاصی حتی از کالاهای عمومی، در عمل رفتاری مشابه با کالاها و خدمات کاملاً خصوصی از این دسته از کالاها و خدمات به نمایش میگذارند. بدین ترتیب در این گروه از خانوارها نیز مانند گروه قبل، کالاها و خدمات مورد استفاده، ماهیتی کاملاً خصوصی یافتهاند.
دسته دوم خانوارها نمونه مورد مطالعه شامل خانوارهای است که در آنها مقدار تابع مقیاس از بعد خانوار کوچکتر میباشد. در این خانوارها، که بیشترین سهم را در بین خانوارهای نمونه مورد مطالعه در بر میگیرند (۲/۸۶ درصد)، هر کالا و خدمت مورد استفاده خانوارها، حتی اگر ماهیت کاملاً خصوصی نیز داشته باشد، به دلیل استفاده مشترک توسط اعضای خانوارها، ماهیتی عمومی از خود نشان میدهد.
لازم به ذکر است که در نمونه مورد مطالعه، خانواری با بیش از یک عضو که دارای مقدار تابع مقیاس برابر با بعد خانوار وجود نداشت تا در آن خانوار کالاها و خدمات مورد استفاده، ماهیتی کاملاً عمومی (عمومی خالص) از خود به نمایش بگذارد.
با توجه به مجموعه موارد فوق میتوان استنباط نمود که کالاها و خدمات مورد استفاده در خانوارهای روستایی ایران، در یک دید و نگاه کلی، بر اساس متوسط مقدار تابع مقیاس (۲۷/۰)، رفتاری مشابه کالاها و خدمات عمومی از خود به نمایش میگذارند. بر این اساس، به طور کلی در خانوارهای نمونه مورد مطالعه پدیده صرفه اقتصادی حاصل از مقیاس وجود دارد. پس بین کشش مقیاس و عمومی بودن کالاها رابطهی مستقیم وجود دارد به عبارتی هرچه یک کالا عمومیتر باشد، کشش مقیاس آن کوچکتر بوده که نشانهی بهرهمندی از صرفههای حاصل از مقیاس در مصرف میباشد. بنابراین فرضیه چهارم تحقیق که مبنی بر وجود رابطهی بین عمومی بودن کالاها با کشش مقیاس آنها است، مورد تأیید میباشد.
جدول ۴-۴: وضعیت کالاها و خدمات مورد استفاده در سطح خانوارهای روستایی بر اساس سطح تابع مقیاس
سطح تابع مقیاس
بعد خانوار
میانگین بعد خانوارها
متوسط مقدار تابع مقیاس
وضعیت کلی
کالاها و خدمات در خانوارها
تعداد خانوارها
درصد فراوانی خانوارها
برابر با یک
برابر یک
۱
۱
خصوصی خالص
۱۳۹۰
۰۴/۷
بزرگتر از یک
۳۶/۴
۱
خصوصی خالص
۱۳۳۴
۷۶/۶
کوچکتر از بعد خانوار
بزرگتر از یک
۲۲/۴
۱۶/۰
عمومی
۱۷۰۱۶
۲۰/۸۶
کل خانوارها
۴
۲۷/۰
عمومیr />۱۹۷۳۹
۱۰۰
مأخذ: یافتههای تحقیق
۴-۲-۱- مقیاس معادل OECD
این مقیاس ارزش مقداری واحد را برای سرپرست خانوار، ارزش مقداری ۷/۰ را برای هر فرد بزرگسال اضافه شده به خانوار و ارزش عددی ۵/۰ را برای هر خردسال در خانوار در نظر میگیرد (اتکینسون وهمکاران، ۱۹۹۵). بر این اساس بعد خانوار در هر یک از چارکها معادل سازی و نتایج جدول ۱-۴-۴ حاصل شد. نتایج این جدول نشان داد میانگین بعد خانوار در چارک اول درآمدی (طبقه ثروتمند) و چارک چهارم درآمدی (طبقه فقیر) با در نظر گرفتن این مقیاس به ترتیب برابر با ۲/۲ و ۷/۳ به دست آمد. بنابراین ثروتمندان کم جمعیت تر از فقرا بوده و همچنین دارای سهم غذایی و سهم مسکن کمتری نسبت به فقرا میباشند (۴۹/۰ در مقابل ۴۵/۰). این نتایج همسو با قانون انگل (۱۸۹۵) میباشد که طبق این قانون سهم غذایی خانوار با افزایش درآمد خانوار کاهش مییابد. به بیان دیگر ثروتمندان مقدار کمتری از بودجه خود را به غذا اختصاص میدهند. چنین روندی برای مسکن نیز قابل مشاهده است به این معنا که با افزایش سطح درآمد، سهم اختصاص یافته به مسکن از کل مخارج خانوار کاهش مییابد. نتایج نشان داد که ثروتمندان نسبت به فقرا به میزان ۱/۰ واحد کمتر بودجه خود را به مسکن اختصاص میدهند (۲۱/۰ در مقابل ۳۱/۰). در حالی که اختلاف بین خانوارهای ثروتمند و فقر (مقایسه چارک اول و چهارم) در تخصیص بودجه به گروه مواد غذایی تنها برابر با ۰۳/۰ میباشد (۴۶/۰ در مقابل ۴۹/۰). همچنین نتایج نشان داد بین درآمد خانوار و مصرف سرانه مواد غذایی رابطهی مستقیمی وجود داشته، به طوریکه با کاهش درآمد و حرکت از چارک اول به چارک چهارم درآمدی، مصرف سرانهی مواد غذایی کاهش مییابد. به عبارت دیگر میزان مصرف سرانهی مواد غذایی در خانوارهای ثروتمند تقریبا ۵ برابر خانوارهای فقیر میباشد.
جدول ۴-۴-۱- بعد خانوار و سهم مواد غذایی و مسکن از مخارج خانوار در چارکهای مختلف درآمدی با در نظر گرفتن شرایط OECD برای بعد خانوار
چارک درآمدی
بعد خانوار
میانگین مصرف سرانه مواد غذایی
میانگین سهم غذایی خانوار
میانگین سهم مسکن خانوار
حداقل
میانگین
حداکثر
چارک اول
۱
۲/۲
۴/۷
۶/۹
۴۶/۰
۲۱/۰
چارک دوم
۱
۸/۲
۹/۷
۷/۴
۴۸/۰
۲۳/۰
چارک سوم
۱
۳/۳
۶/۸
۲/۳
۴۹/۰
۲۵/۰
چارک چهارم
۱
۷/۳
۷/۱۱
۸/۱
۴۹/۰
۳۱/۰
مأخذ: یافتههای تحقیق
۴-۳- تعیین درجه صرفه اقتصادی حاصل از مقیاس در کالا و خدمات سبد مصرفی خانوارها در کل نمونه مورد مطالعه
جدول (۴-۵) نتایج حاصل از برآورد مدل تعیین درجه صرفه اقتصادی حاصل از مقیاس در کالاها و خدمات سبد مصرفی خانوارهای نمونه مورد مطالعه را نشان میدهد. بر اساس اطلاعات این جدول، از بین متغیرهای معنیدار شده در معادلات سیستم، مخارج سرانه خانوار دارای تأثیر منفی هم بر سهم مواد غذایی و هم بر سهم مسکن در بودجه مصرفی خانوارهاست. با عنایت به این موضوع، با افزایش مخارج سرانه خانوار سهم سرانه مواد غذایی و مسکن از کل بودجه